
رودبار میان شکوه گذشته و تهدید امروز
محمد رمضانینیا، کارشناس باستانشناسی در یاداشتی نوشت: تمدن نهفته رودبار، میراثی که قرنها در سکوت خاک آرمیده و روایتگر هویت مردمان این دیار است، اما امروز حفاریهای غیرمجاز، این یادگارهای بیبدیل را در معرض نابودی قرار داده، نوشتار حاضر نگاهی ژرف به این بحران فرهنگی و راهکارهایی برای صیانت از حافظهی تاریخی رودبار دارد.
شهرستان رودبار، این خطه دیرپای و پرشکوه از دیرباز یکی از گنجینههای بیبدیل تمدن و فرهنگ ایرانزمین بوده است، سرزمینی که در گذر قرون و اعصار همچون پلی ارتباطی میان نواحی مرکزی ایران و کرانههای شمالی کشور ایفای نقش کرده و جادهی ابریشم، این شاهراه تاریخی گواهیست بر عظمت و جایگاه آن در عرصهی تبادلات فرهنگی و اقتصادی، آبوهوای مطلوب و خاک حاصلخیز این دیار همواره مأمن اقوام گوناگون بوده، مردمانی که با کشاورزی و دامداری زندگی را در آغوش طبیعت معنا کردهاند و ردپایشان در گوشهگوشهی این سرزمین به یادگار مانده است.
دریغا که در دهههای اخیر، زخمهایی عمیق بر پیکرهی این میراث کهن وارد آمده است، حفاریهای غیرمجاز بیضابطه و سودجویانه، همچون خنجری زهرآگین بر جان آثار باستانی رودبار نشستهاست، محوطههایی چون چراغعلیتپه (مارلیک)، گنبد کول هرزویل، روستای رشی، گنجپر، کلورز رستم آباد، تپهی جلالیه و خرپین، قربانی طمع و بیتدبیری شدهاند و چه اندوهبار است، نابودی یادگارهایی که هویت و شکوه مردمان این دیار را در دل خود نهفته دارند.
در برابر این فاجعه فرهنگی سکوت روا نیست، یکی از مؤثرترین گامها تهیه مستندی جامع و هنرمندانه است، اثری که با زبان تصویر روایتگر عظمت و معنویت این محوطهها باشد و آگاهی عمومی را برانگیزد، چنین مستندی میتواند نهتنها زنگ خطری برای متجاوزان، بلکه چراغی برای نسلهای آینده باشد، نسلی که باید با افتخار و احترام به میراث نیاکان خود بنگرد.
بیگمان میراثفرهنگی، آیینه هویت و حافظهی تاریخی یک ملت است، صیانت از آن نهتنها وظیفهای ملی بلکه رسالتی انسانی است برای تحقق این مهم، راهکارهایی چند میتواند چراغ راه باشد تا از تاراج و فراموشی این گنجینههای گرانسنگ جلوگیری شود تا نسلهای آینده وارثانی شایسته و آگاه باشند.
نخست آموزش و فرهنگسازی عمومی زیربنای هر حرکت پایدار است، برگزاری نشستها و کارگاههای محلی، تولید محتوای آموزشی در قالب کتابچه، نماپاد و رسانههای نوین و گنجاندن مباحث میراثفرهنگی در نظام آموزشی میتواند شعله آگاهی را در دل جامعه روشن نگاه دارد.
گام دوم مشارکت مردمی و دیدهبانی محلی همچون سپری استوار در برابر تخلفات عمل میکند، تشکیل گروههای داوطلبانه ایجاد سامانههای گزارشدهی سریع و تشویق اهالی به پاسداری از آثار تاریخی بهمثابه بخشی از هویت خویش میتواند ضامن پایداری این حرکت باشد.
سوم بهرهگیری از فناوریهای نوین افقهای تازهای در عرصهی حفاظت گشوده است، از پهپادهای پایشگر گرفته تا دوربینهای نظارتی و نرمافزارهای معرفی آثار، همه میتوانند در خدمت این هدف والا استفاده شود، همچنین تقویت قوانین و ضمانتهای اجرایی ضرورتی انکارناپذیر است، از بازنگری در قوانین حفاری گرفته تا آموزش نیروهای انتظامی و همکاری با نهادهای بینالمللی چون ایکوموس.
و سرانجام، توسعهی گردشگری مسئولانه و مستندسازی علمی، دو بال پرواز این آرماناند، معرفی محوطهها بهعنوان جاذبههای فرهنگی با رعایت اصول حفاظتی و تلاش برای ثبت ملی و جهانی آنها میتواند حافظهی تاریخی این دیار را از گزند فراموشی مصون دارد.
باشد که با همت و خرد جمعی این میراث گرانسنگ همچون فانوسی فروزان در مسیر تاریخ بدرخشد و نام رودبار نهتنها در دل خاک که در جان و جانان مردمان این سرزمین جاودانه شود.
انتهای پیام/



